آینده ایران با اجرای طرح صیانت از فضای مجازی

نمایندگان مجلس شورای اسلامی دیروز در خانه دولت تصویب کردند که طرح پر حاشیه صیانت از کاربران در فضای مجازی به یک کمیسیون فرهنگی بر اساس اصل 85 برود، به این ترتیب به جای نمایندگان، این اعضای کمیسیون خواهند بود که تصمیم نهایی را می‌گیرند.

نمایندگان مجلس بنا بر دلایلی تصمیم گرفتند این قانون بسیار مهم و حیاتی که بر روی زندگی و کسب و کار میلیون‌ها نفر در ایران تاثیر می‌گذارد را در صحن علنی تصویب نکنند و مسئولیت آن را به یک کمیسیون با تعداد اندکی اعضا بدهند.

قانون صیانت از فضای مجازی چه می‌گوید؟ این قانون بندهای مخرب فراوانی دارد اما تنها یک بند آن برای ویرانی هزاران کسب و کار بزرگ و کوچک در کشور کافی‌ست. بر اساس یکی از بندهای این قانون، تمامی پلتفرم‌های خارجی باید وارد ایران شوند و به صورت رسمی تحت قوانین جمهوری اسلامی فعالیت کنند. پلتفرم‌های خارجی 4 ماه فرصت دارند تا وارد کشور شوند، اگر در این مدت شرکت‌هایی مانند گوگل، اینستاگرام، توییتر، تلگرام و غیره فعالیت رسمی خود را در ایران آغاز نکنند، دولت فرصت دارد تا طی یک سال، جایگزین بومی آن‌ها را تولید کند و پس از آن تمامی پلتفرم‌های غیرمجاز بسته خواهند شد.

بر اساس این قانون تمامی پلتفرم‌های خارجی در کشور مسدود خواهند شد، نمایندگان موافق این طرح مدام ادعا دارند که این طرح به معنای فیلترینگ سرویس‌های خارجی نخواهد بود، اما در اصل شرطی بزرگ برای ادامه فعالیت این برنامه‌ها وجود دارد که هرگز عملی نخواهد شد.

همه می‌دانند؛ هیچ شرکتی به ایران نمی‌آید

به طور طبیعی هیچکدام از سرویس‌های خارجی به کشور ما وارد نخواهند شد. در حال حاضر ایران توسط بسیاری از سرویس‌ها تحریم شده، همچنین آمریکا کشور ما را در سخت‌ترین تحریم‌ها قرار داده و بالطبع هیچ کدام از این شرکت‌ها از نظر حقوقی اجازه همکاری رسمی با ایران را ندارند.

در ضمن اگر هم این شرکت‌ها بخواهند وارد ایران شوند، قطعا با محدودیت‌های فراوان و قوانین سخت و عجیب ایران نخواهند ساخت و از همان راهی که آمده‌اند، برمی‌گردند، اتفاقی که برای تلگرام هم افتاد.

در صورت اجرای طرح صیانت کاربران فضای مجازی، نهایتا پس از یک سال و نیم شاهد بسته شدن تمامی پلتفرم‌های خارجی در کشور خواهیم بود، همچنین آنطور که به نظر می‌رسد مجددا قرار است بودجه‌های فراوانی خرج تولید و حمایت از سرویس‌های جایگزین داخلی شود.

همانند چین یا کره شمالی؛ الگوی بهتر نبود؟؟

نمی‌دانم نمایندگان ما چین را الگو قرار داده‌ند یا کره شمالی، هر دو این کشورها شرق آسیایی سرویس‌های خارجی را مسدود کرده‌اند و از نمونه‌های بومی‌شان استفاده می‌کنند.

تاثیرات مثبت شبکه های اجتماعی

کره شمالی که وضعش مشخص است، اما چین جایگزین‌های بسیار خوبی برای گوگل، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و یا یوتیوب دارد. چین به نوعی از نظر شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و سرویس‌های مبتنی بر اینترنت اشباع شده و مردم این کشور با رضایت از سرویس‌های داخلی استفاده می‌کنند.

اما در ایران هرگز هیچ سرویس داخلی نتوانسته با مشابه‌های خارجی خود رقابت کند، حتی با وجود مسدود سازی وایبر و تلگرام نیز چنین اتفاقی نیفتاد، در این شرایط نمی‌توان به یک باره تمامی سرویس‌های خارجی را بست و همه کاربران را به سرویس‌های بدون تجربه و ناقص ایرانی هدایت کرد.

اصرار بر تکرار اشتباه

ما پیش‌تر در یک مقاله جامع به عدم حمایت دولت از پیام‌رسان‌های داخلی و نتیجه ناخوشایند این پلتفرم‌ها اشاره کرده بودیم، در واقع مسئولین تاکنون در حمایت از سرویس‌‌های بومی نیز موفق نبودند و به گواهی مدیران پیام‌رسان‌های بومی، پس از آن که اصطلاحا خر از پل گذشت، همه مسئولان یادشان رفت که باید از پیام‌رسان‌های داخلی حمایت می‌شد.

عدم کیفیت سیرویس‌های داخلی، قطعی، کندی و باگ‌های فراوان، نتیجه فیلترینگ تلگرام و عدم حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی بود، چند سال پیش نسخه کوچک طرح صیانت در کشور اجرا شد اما هیچکدام از سرویس‌های ایرانی به هدف نهایی پیش‌بینی شده نرسیدند و تعدادی از آن‌ها مانند بیسفون به طور کامل بسته شده و تعدادی مانند سروش، فروخته شدند. در عین حال تلگرام هنوز هم بیشتر از تمامی پیام‌رسان‌های بومی، کاربر ایرانی دارد.

سرنوشت پیام رسان های ایرانی

حال ما با این تجربه تلخ می‌خواهیم مجددا سرویس‌های خارجی را بسته و از اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های داخلی حمایت کنیم. اما اینبار قضیه فرق دارد، زیرا قرار نیست تنها یک پیام‌رسان مانند تلگرام بسته شود، بلکه اکثر سرویس‌هایی که روزانه از آنها استفاده می‌کنیم، بسته می‌شوند.

همه با هم از بین می‌روند

سالهاست که بیزینس‌های بزرگ و کوچک ایرانی در اینستاگرام فعالیت دارند و حتی از این فضا به درآمدزایی رسیده‌اند، با بسته شدن اینستاگرام به راحتی تمامی این کسب و کارها نابود می‌شود، بسیاری از مردم و کاربران در خانه یک پیج خصوصی دارند و اینفلوئنسر هستند، این افراد زمان و انرژی خود را برای رشد در اینستاگرام و یادگیری الگوریتم‌های آن صرف کرده‌اند و با بستن صفحات این افراد، نه تنها ارزش و محتوای تولید شده آن‌ها به راحتی از بین می‌رود بلکه آینده شغلی آن‌ها نیز به طور کامل تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

بسیاری از افراد در ایران مدیر پیج‌های اینستاگرام هستند یا تخصصشان رشد و توسعه یک صفحه در اینستاگرام است، درواقع آن‌ها کسب و کارشان به طور کامل بر اساس دانش اینستاگرام شکل گرفته و در صورت بسته شدن این پلتفرم، تمامی این مشاغل نابود و شاهد بی‌کار شدن تعداد زیاد از متخصصان این حوزه خواهیم بود.

این موضوع در خصوص گوگل نیز صدق می‌کند. همانطور که می‌دانید سال‌هاست فعالیت تمامی سایت‌های اینترنتی بر اساس الگوریتم‌های گوگل تنظیم شده، در واقع هزاران سایت اینترنتی که در کشور وجود دارد که بر اساس الگوریتم گوگل خود را بهینه کرده‌اند و در صورت بسته شدن این موتور جستجو، تمامی این سایت‌ها و زحمت و هزینه‌های چندین ساله ‌آنها از بین خواهد رفت.

در صورت بسته شدن گوگل، تمامی متخصصین یا شرکت‌های فعال در حوزه سئو یا بهینه‌سازی سایت بر اساس جستجوی گوگل نابود می‌شوند. با نبود گوگل دیگر دانش متخصصان بهینه‌سازی سایت بر اساس گوگل کاملا بلااستفاده خواهد بود.

همچنین تمام سایت‌های اینترنتی با کاهش بازدید کننده و درآمد شدید مواجه خواهند شد، زیرا اساس تمامی آن‌ها بر اساس الگوریتم گوگل بوده و نمی‌توان به راحتی پایه و اساس یک سایت با 10 سال فعالیت طبق الگوریتم‌های گوگل را به الگوریتم یک موتور جستجوگر ایرانی تغییر داد.

در عین حال بسیاری از اپلیکیشن‌ها به سرویس گوگل متصل هستند یا مانند تپسی از نقشه گوگل استفاده می‌کنند، با فیلتر شدن گوگل این سرویس‌ها نیز دچار مشکل خواهند شد.

پایمال شدن آرزوهای یک نسل

به این ترتیب باید فاتحه سایت‌ها، پلتفرم‌ها و حتی استارتاپ‌های ایرانی را خواند، زیرا تمام دانش و روش‌های مورد استفاده این سرویس‌ها از بین خواهد رفت و شهری ویران از سایت‌ها و سرویس‌های ایرانی باقی خواهد ماند، شهر ویرانی که بر اساس پلتفرم‌های ناقص داخلی و آزمون و خطای آنها باید مجددا از نو ساخته شود.

در کنار تمامی این موارد، این علم و تخصص جوانان ایرانی است که از بین خواهد رفت. علمی که برای به دست آوردن آن بسیار زمان و هزینه صرف شده به راحتی از بین خواهد رفت. فیلترینگ سرویس‌‌های خارجی انبوهی از جوانان ناامید و بی‌کار را بر گردن دولت خواهد انداخت، جوانانی که به جز مهاجرت و فرار راهی برای آن‌ها باقی نمی‌ماند.

جالب است بدانید در همین چند روزی که حواشی طرح صیانت داغ شده، جستجوی کلمه مهاجرت در میان کاربران ایرانی در گوگل افزایش پیدا کرده است. فکر می‌کنم دیگر حرفی باقی نمی‌ماند، فکر می‌کنم ایران با داشتن ارزش پایین پول، تورم شدید، از بین رفتن منابع طبیعی، نبود امکانات اولیه برای بخشی از مردم و بسیاری از حقوق ابتدایی زندگی به اندازه کافی دچار مشکلات باشد، دیگر لازم نیست زندگی سخت‌تر شود…

منبع : itresan.com/350558

دیدگاهتان را بنویسید

Main Menu